چراغ خواب کوچک اتاق من

چراغ خواب کوچک اتاق من

چراغ خواب کوچک اتاق من

چراغ خواب کوچک اتاق من

شعر در مورد پاییز

شعر در مورد باران و پاییز

پاییز من از آنجایی آغاز می شود

که تو چند قدم از شعرهایم دور می شوی

بانو

همیشه همین است که می بینی

برگ ها وقتی به مردن فکر می کنند

که مهر تمام شده باشد

شعری درباره باران پاییزی

مثل یک جریان موسیقی

مثل یک باران پاییزی

ناگهانی بودنت عشق است!

شعر زیبا درباره باران پاییزی

پاییز که می شود

حرف شال را نمی زنی

تا خیال بافی ام

گردن تو باشد

شانزلیزه را

به رفت و آمد گرفته ای

و دامنت

بندری به خورد کافه ها می دهد

با ویولن‌سل‌های بازنشسته

یا لهجه ای که از خرخره بوی غربت می دهد

سرما را بهانه می کنم

که سرم

شانه های دموکراتت را

ییلاق قشلاق کند.

شعر در مورد پاییز

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.