شعر در مورد اسم آرزو
شعر در مورد اسم آرزو,شعر درباره اسم آرزو,شعری در مورد اسم آرزو,شعر در وصف اسم آرزو,شعر برای اسم آرزو,شعر با اسم آرزو,شعر درباره اسم آرزو,شعری برای اسم آرزو,شعر برای نام آرزو,شعر درمورد اسم آرزو,شعر به اسم آرزو,شعر اسم ارزو,شعر با کلمه آرزو,شعر با نام آرزو,شعر عاشقانه با نام آرزو,شعر عاشقانه با کلمه آرزو,شعر در مورد اسم آرزو,شعری در مورد اسم آرزو,شعر در وصف اسم آرزو,شعر درباره اسم ارزو,شعر در مورد اسم ارزو,شعر برای اسم ارزو,شعر به اسم ارزو,شعر با اسم ارزو,شعر به نام آرزو,شعری به اسم آرزو,شعری به نام آرزو
در این مطلب سعی کرده ایم حدود 100 شعر از اشعار زیبا را در مورد اسم آرزو برای شما تهیه نماییم.برای دیدن این اشعار به ادامه مطلب مراجعه نمایید
از آن زمان که آرزو ، چو نقشی از سراب شد
تمام جستجوی دل ، سوال بی جواب شد
شعر در مورد اسم آرزو
آرزو دارم که باز
آن روی زیبا را ببینم
شعر درباره اسم آرزو
دلخوش به جمع کردن یک مشت “آرزو”
این “شادی” حقیر همین است زندگی
شعری در مورد اسم آرزو
من آرزوی تو کردم که بیشتر باشی
برای این دل سردم تو بال و پر باشی
شعر در وصف اسم آرزو
خدمت شروع شد، تاریک و تـو بـه تـو
بی عکس نامزدش، بی عکس «آرزو»
شعر برای اسم آرزو
گره زدم نفسم را به آرزوی شما
ودست و پای دلم را به تار موی شما
شعر با اسم آرزو
ما گشته ایم،نیست،تو هم جستجو نکن
آن روزها گذشت،دگر آرزو مکن
شعر درباره اسم آرزو
چه باشی یا نباشی من برایت آرزو کردم
چه دردی بیشتر از این که این ها را نمی دانی
شعری برای اسم آرزو
عادت ندارم با خودم درگیر باشم
شلیک کن من را بکش یا آرزو کن!
شعر برای نام آرزو
تو آرزوی قنوت نماز من شده ای
ببین! برای تو روزی سه بار می گریم
شعر درمورد اسم آرزو
از ترس اینکه باز تو را آرزو کنم ،
خط می کشم به دلخوشی هر زیارتی
شعر به اسم آرزو
حرفِ آخر..یک دعا، یک آرزو، یک خواسته…!
دوست دارَم خوب باشی، خوب باشد حالِ تو…!
شعر اسم ارزو
نقش عشق و آرزو از چهرهی دل شسته بود
عکس شیدایی در آن آیینهی سیما نبود
شعر با کلمه آرزو
سعدیِ دخترانه ی سخنی, مطلع شعر ناب انجمنی
آرزو می کنم گلستانت غنچه هایش نچیدنی باشد
شعر با نام آرزو
یک صاعقه باغ آرزو را خشکاند؟
تو در دل یک بهانه سرسبز بمان
شعر عاشقانه با نام آرزو
شهید عشق تو ام نازنین من یکشب
در آرزوی وصالت مرا کبوتـــــــر کـــن
شعر عاشقانه با کلمه آرزو
از آسمان ِ چشم ِ تو خورشید می چکد
انگار آرزوی مرا خواب دیده ای …
شعر در مورد اسم آرزو
دل بود روی دوشم تابوت آرزوها
در خاک می شد اما هیچ از کفن نمی گفت
شعری در مورد اسم آرزو
یا خوابِ من مثالِ معجزه تعبیر میشود
یا اینکه آرزوی تو را میبرم به گــــــــــور
شعر در وصف اسم آرزو
سیمرغ وار بر قلل قاف آرزو
پنهان ز چشم مردم دنیا نشسته ام
شعر درباره اسم ارزو
آرزو داری که دیگر بر نگردم پیش تو
راه من با اینکه طولانیست حرفش را نزن
شعر در مورد اسم ارزو
ز تمام بودنی ها
“تو” همین از آن من باش
که به غیر با “تو” بودن
دلم آرزو ندارد!
شعر برای اسم ارزو
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویى
چه زیان تو را که من هم برسم به آرزویى؟
شعر به اسم ارزو
شبیه یکی از آرزوهای منی
شاید همان آرزو
که یک صبح
سپیدی چشمهایم در سیاهی چشمانت غرق شوند!
شعر با اسم ارزو
دکمههای پیراهنم
خواب انگشتان تو را میبینند
و کفشهایم میسوزند
در آرزوی پابه پایی با کفشهای تو
شعر به نام آرزو
اجازه میدهی آرزویت کنم؟
من از خیرِ در آغوش گرفتنت گذشتم…
بگذار دلخوشِ رویاهایم باشم
بگذار همه بگویند “بیچاره دیوانه شده”
شعری به اسم آرزو
والله که شهر بی تو مرا حبس می شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست.
شعری به نام آرزو
گفتی ز ناز، بیش مرنجان مرا، برو …
آن گفتنت که
بیش مرنجانم آرزوست …
شعر در مورد اسم آرزو
تو عزیز خدایی!
و آرزوی کسی در این دنیای بزرگ
که هـر روز صـبـح
بـه شوقِ دیدن تـو چشـم هایش را بـاز می کند!
شعر درباره اسم آرزو
شوق تو
عادت خطرناکی ست
که نمی دانم چگونه از دست آن
نجات پیدا کنم
و عشق تو
گناه بزرگی ست
که آرزو می کنم
هیچ گاه بخشیده نشود.
شعری در مورد اسم آرزو
همچون نسیمِ صبح
لرزان و بی قرار وزیدم به سوی تو
اما تو هیچ بودی و دیدم هنوز هم
در سینه هیچ نیست
بجز آرزوی تو…
شعر در وصف اسم آرزو
در زیر سایه ی مژه ات
خوابم آرزوست…
شعر برای اسم آرزو
عاقلانه کنار گذاشتمت
اما هر بار که
مژه ای می افتد
روی گونه ام
بی اختیار
تو را آرزو می کنم…
شعر با اسم آرزو
در یلداهای بی نهایت هر روزمان
آنقدر به دنبال
آرزوهای گم شده ی خودمان گشتیم
که روزهایمان
به کوتاهی نگاهمان شد!
آرزویم ماندگاری یلدا
در نگاهت است؛
نه فقط در شب هایت
شعر درباره اسم آرزو
رنجیدهام
دستم را در دستِ لحظه ات بگذار
که آغوشِ این شهر افق ندارد
که خواهش بزرگی ست
دلتنگ نبودن در کوچ
و آرزو یِ زیبائی ست
باز گشت
شعری برای اسم آرزو
در آنسوی دنیا زاده شده بودی
دور بودی
مثل تمام آرزوها
شعر برای نام آرزو
به ماتم ماندهام با صد هزاران آرزو
آغوش بازم، مضطرب در حسرت بوییدنت.
شعر درمورد اسم آرزو
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
شعر به اسم آرزو
ای نور دل و دیده و جانم چونی
وی آرزوی هر دو جهانم چونی
من بی لب لعل تو چنانم که مپرس
تو بی رخ زرد من ندانم چونی
شعر اسم ارزو
می گویند
ماه نو را که دیدی
آرزویی کن..
هرشب می بینمت
و هرشب آرزویت می کنم.
شعر با کلمه آرزو
مجال ستایش موهایت ندارم.
باید برای تک تک آن نغمه ها سر دهم
دیگر عاشقان تو را به چشم دیگر می طلبند اما،
تنها آرزوی من آرایش موهای توست
شعر با نام آرزو
قشنگ ترین آرزویم
در دستهایم
گنجشک کوچکی می شود
که لاجرم
پرش می دهم
شعر عاشقانه با کلمه آرزو
و از میان تمامِ آرزو ها
دردناک ترینش
نخواستن تو در نداشتنِ توست
شعر عاشقانه با نام آرزو
آرزویم مردن در صدای تو بود
یا رفتن با صدایت
یا خاموش شدن در صدایت
صدای تو چون باد گذشت
و من به دامن تاریکی
آویخته ام.
شعر در مورد اسم آرزو
آرزوهایت بلند بود
دست های من کوتاه
شعری در مورد اسم آرزو
در آرزوی لبانت
صدایت
و گیسوانت
آرام و گرسنه
به کمین تو در خیابان ها پرسه می زنم
شعر در وصف اسم آرزو
آرزو می کردم
تو را
در روزگاری دیگر می دیدم
در روزگاری که گنجشکان حاکم بودند
شعر درباره اسم ارزو
آرزویت که میکنم
لحظه ی آمدنت انگار
دوباره پرستو ها نیامده کوچ میکنند
شعر در مورد اسم ارزو
از خویشتن بجستن آرزو میکندم
آزاد نشستن آرزو میکندم
شعر برای اسم ارزو
برون آ اندکی، جانا که بسیار آرزو دارم
وداع عمر نزدیک است و دیدار آرزو دارم
شعر به اسم ارزو
دلی که مست او بود
چه آرزو دارد چه آرزو دارد
شعر با اسم ارزو
خشم و شهوت به زیر پای درآر
آرزو را در آرزو بگذار
شعر به نام آرزو
چون عشق و آرزو به دلم مرد شهریار
جز مردنم به ماتم عشق آرزو نبود
شعری به اسم آرزو
گزیدم با هزاران آرزو عشقش، ندانستم
که در دل آرزو آن شعله بیباک نگذارد
شعری به نام آرزو
من ناکس کیم تا در سرشتم آرزو باشد؟
به خون شویم اگر در سرنوشتم آرزو باشد
شعر در مورد اسم آرزو
تمام عمر تخم آرزو کشتم، ندانستم
که خاکستر بود خرمن چو کشتم آرزو باشد
شعر درباره اسم آرزو
دل بی آرزو آسوده از تشویش می باشد
به قدر آرزو دلهای مردم ریش می باشد
شعری در مورد اسم آرزو
از آرزو فتاد برون آدم از بهشت
تا آرزو ترا چه بلا برسر آورد
شعر در وصف اسم آرزو
صد آرزو به گرد دلم در طواف بود
از حیرت جمال تو بی آرزو شدم
شعر برای اسم آرزو
از آرزو اثر نبود در دل درست
خونابه جراحت دلهاست آرزو
شعر با اسم آرزو
دام و کمند گردن دلهاست آرزو
دل مشت خار و موجه دریاست آرزو
شعر درباره اسم آرزو
به ترک آرزو بر آرزو دل دست می یابد
برآید مدعاهایت اگر بی مدعا گردی
شعری برای اسم آرزو
آن وصل تو باز، آرزو می کندم
گفتن به تو راز، آرزو می کندم
شعر برای نام آرزو
ننشیند آتشم چو ز حق خاست آرزو
زین سو نظر مکن که از آن جاست آرزو
شعر درمورد اسم آرزو
ترسم کز آرزو خردت را وبا رسد
زیرا که آرزو خرد خلق را وباست
شعر به اسم آرزو
قضا کرده یک جا هزار آرزو
خلاصه کشیده، تنت ساخته
شعر اسم ارزو
چون ترک مراد خویش گیری
گیری همه آرزو در آغوش
شعر با کلمه آرزو
هست سماوات در آن آرزو
تا نگرد سوی سماوات من
شعر با نام آرزو
هر شعله آرزو که از جان برخاست
چون پاره آبگینه در سینه شکست
شعر عاشقانه با نام آرزو
گر با غم عشق سازگار آید دل
بر مرکب آرزو سوار آید دل
شعر عاشقانه با کلمه آرزو
ساقیا پیمانه پر کن زانکه صاحب مجلست
آرزو می بخشد و اسرار می دارد نگاه